به گزارش مجله خبری نگارـ هادی حمیدی*؛ بیانات و عملکرد فوقالعاده علامه شهید شیخ فضلالله نوری (ره) بهمنظور دستیابی به اخوت دینی و تقریب بین مذاهب اسلامی، بیش از یک قرن پیش، بر اساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی بسیار دارای اهمیت است که به دو نمونه از آن در این یادداشت اشاره میشود:
۱-گزارشی تاریخی از سفر حَجّ ایشان و اهتمام ویژه برای حل مشکلات شیعیان و وحدت بین مسلمین / سفر حج ۱۳۱۹ هجری قمری
مجموعهآثار حاجی عبدالله خان قراگزلو از شخصیتهای قاجار که بهنوعی درگیر انقلاب مشروطه هم شد، مجموعهای از چند سفرنامه جالب توجه است. کتابچه خوزستان، گزارش سرخس، کتابچه مرو، کلات نادری و مهمتر و مفصلتر از همه سفرنامه مکه است که به سال ۱۳۱۹ هجری قمری از طریق بندر انزلی بهسمت استانبول و از آنجا با کشتی بهسمت جده انجام گرفته است.
اما اهمیت سفرنامه حاجی عبدالله خان آن است که کاروان، به وجود و حضور مبارک علامه شیخ فضل الله نوری (ره) متبرک بوده است و از آنجا که کاروان آنها یک کاروان متشخص بوده در هر شهری با استقبال روبهرو میشده بهخصوص آنکه در استانبول آنان دیداری هم با سلطان عثمانی هم داشتهاند.
مؤلف برای خود سفرنامه مینوشته و هر کجا که مسأله خاصی رخ داده و شیخ اظهار نظری میفرموده یا کاری صورت داده آن را ثبت کرده است.
در این سفر که با کشتی از بندر انزلی آغاز شده مهماندار شیخ، جناب شریعتمدار رشتی بوده است و مسیر سفر تفلیس، باطوم، گذر از دریای سیاه با کشتی، طرابوزان و بعد هم استانبول.
در این سفر، مسائل فقهی جماعت را شیخ شخصاً حل میفرمود. بالاخره به استانبول میرسند. نظر جناب شیخ این بوده که بروند در مسجد معروف و بزرگ استانبول و در جهت حفظ وحدت مسلمین (شیعه و سنی) اقتدا به (امام جماعت اهلسنت) نمایند. مؤلف مخالف این عمل بوده! و اظهار داشته ماها جناب حاجی شیخ فضل الله را بهسمت مجتهد العصری و حجت الاسلامی ایران معرفی کردهایم حجت الاسلام شیعه (مرجع تقلید اعلی شیعه)، چه لزومی دارد بدون جهت، تقیه در غیر لزوم نمایند. (شیخ این کار را در جهت وحدت مسلمین لازم میدانست، لذا نظر مؤلف و برخی دیگر را نپذیرفت).
مؤلف سپس مینویسد: به مسجد [آیا صوفیه]اندر شدیم. (سلطان عثمانی هم برای نماز، حضور یافت) در مسجد زوار بخارایی و ترکمانی فراوانی بود. نماز خوانده شد. بعد سلطان پیغام داد که میخواهد نشان ویژه (مدال) بدهد. جناب شیخ فضل الله از حسن اتفاق جواب دادند که نشان برای علما در ایران معمول نیست. در دیدار با سلطان، مقداری معطل میشوند. سلطان، عذرخواهی میکند. وقتی با سلطان مینشینند، با مهربانی از اهتمام سلطان در آسایش اهالی عتبات عالیات و حجاج بیت الله الحرام [با زبان ترکی استانبولی]صحبت کرد [در آن زمان عراق فعلی و حجاز در نظارت و اداره امپراطوری عثمانی قرار داشت]. شیخ نسبت به حفظ و رعایت بیشتر حریم و حرمت و امنیت شیعیان توصیههایی به سلطان عثمانی نمود و تذکراتی داد.
مسأله دیگر که سفیر (ارفع الدوله) دنبال کرد، ملاقات دادن حضرت شیخ فضل الله با شیخ الاسلام عثمانی، جهت تقریب بین المذاهب و الفت و برادری بیشتر مسلمین بود.
۲-مقام منیع مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) را روحانیون اهلسنت نیز پاس میداشتند: ملا محمد مردوخ کردستانی، امام جمعه کردستان [سنندج]، از شیخ بهعنوانایرانمدار یاد کرده. مردوخ هنگامی که میخواست در ماههای آخر عمر شیخ، همراه با دو تن از زعمای دیگر اهلسنت کردستان، برای انجام حوایج خود به خدمت شیخ در تهران برسد، در تلگراف خود از شیخ بهعنوان حضرت غوث الأنام یاد کرد که بالاترین لقب مذهبی و معنوی رایج در بین کرده است.
وقتی هم که در تهران مهمان شیخ شد، شرحی جالب از دلسوزی و اهتمام شیخ برای حفظ جان مهمان خود (مردوخ) و سالم جستن وی از مهلکه نقل میکند. این در شرایطی است که به نوشته مردوخ، شیخ کاملاً" خود را برای مرگ و شهادت آماده کرده بود.
جان شیخ سخت در خطر بود و هر روز نیز بر دامنه این خطر افزوده میشد، مردوخ به شیخ صرار ورزید که برای حفظ جان به سفارت روسیه پناه ببرد؛ و شیخ در پاسخ گفت: «برای عالم اسلامیت، ننگ میدانم که در تاریخ کفر و اسلام بنویسند یک نفر از علمای اسلام، پس از هفتاد سال خدمت به عالم اسلامیت، از ترس مرگ پناهنده به سفارتخانه فرنگ شد. برای من، مرگ از این تحصن خوشتر است...
منابع:
پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران
کارنامه شیخ، ص ۹۸، آخرین آواز قو، ص ۹۴، مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر، نقل از تاریخ کرد و کردستان، مردوخ / وبگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران